سفارش تبلیغ
صبا ویژن
<
 
منتظران مهدی (عج)
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
شنبه 92/2/14 :: 6:37 عصر

دعای نجات از تنگناها

 
امام صادق (ع) فرموده است: برخی دعاهاست که اگر کسی خواندن آن را در وقت خود فراموش کند، سزاوار است آن را قضا نماید و آن این است که هر روز پس از بامداد ده بار دعاهای زیر خوانده شود:
«لا اله الاالله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و یمیت و یحیی و هو حی لا یموت بیده الخیر و هو علی کل شی قدیر»
«معبودی جز خدا نیست، تنهاست. شریکی ندارد. مالکیت و ستایش از آن اوست. زنده می کند و می میراند. می میراند و دوباره زنده می کند. زنده ای است که نمی میرد. تمام نیکیها به دست اوست و بر هر چیزی تواناست.
«اعوذ بالله السمیع العلیم»
«به خداوند شنوای دانا پناهنده می شوم.»



موضوع مطلب :

در سکوت و تنهایی بار دیگر به تو پناه آورده ام تا پناهگاهم شوی.

می دانم اگر رحمتی باشد از سوی توست.

و اگر عشقی باشد باز هم از سوی توست.

ای مهربانترینم!

با تمام وجود می پرستمت




موضوع مطلب :
شنبه 92/2/14 :: 6:35 عصر

خدایا کمکم کن همیشه خیرم به دیگران برسد.

خدایا کمکم کن هیچ گاه ضرر و زیانی از طرف من به دیگران نرسد.

خدایا کمکم کن همیشه قلبا نسبت به همه مهربان باشم.

خدایا کمکم کن همیشه خیر خواه دیگران باشم.

خدایا کمکم کن نسبت به آنهایی که با من نامهربان هستند حسن انتقام نداشته باشم.

خدایا کمکم کن شکر گذار داشته های خود باشم.

خدایا کمکم کن همیشه مثبت بین و مثبت اندیش باشم.

خدایا کمکم کن همیشه شکر گذار سلامتی خود باشم.

خدایا کمکم کن از سلامتی و موفقیت و خوشحالی دیگران خوشحال باشم            .       انشا...




موضوع مطلب :

 

آتشی نمى سوزاند "ابراهیم" را ،

و دریایى غرق نمی کند "موسى" را ؛

کودکی، مادرش او را به دست موجهاى "نیل" می سپارد ،

تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش ؛


دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند ،

سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد !

مکر زلیخا زندانیش می کند ،

اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند...

از این "قِصَص" قرآنى هنوز هم نیاموختی؟!

که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند ،

و خدا نخواهد ؛

نمی توانند ...

او که یگانه تکیه گاه من و توست !

پس ؛

به "تدبیرش" اعتماد کن ،

به "حکمتش" دل بسپار ،

به او "توکل" کن ؛

و به سمت او "قدمی بردار" ،

تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی...







موضوع مطلب :
شنبه 92/2/14 :: 6:29 عصر

 

در خیابان به من گفت:

در این گرمای تابستان زیر چادر آب پز نمیشی؟

و بعد انگار کسی در گوشم گفت:

«...قل نار جهنم أشد حرّاً»

بگو که آتش جهنم بسیار سوزان تر است

 


 






موضوع مطلب :

 


دو روز مانده بود به پایان جهان، تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است. تقویمش پر شده بود و

 تنها دو روز خط نخورده باقی مانده بود. پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روز

 های بیشتری از خدا بگیرد. داد زد و بد و بیراه گفت، خدا سکوت کرد.به پر و پای فرشته و

انسان پیچید، خدا سکوت کرد.کفر گفت و سجاده دور انداخت، خدا سکوت کرد. دلش گرفت و

گریست و به سجاده افتاد، خدا سکوتش را شکست و گفت: عزیزم اما یک روز دیگر را هم از

دست دادی تمام روز را به بد و بیراه و جار و جلال از دست دادی.تنها یک روز دیگر باقیست . بیا

و لااقل این یک روز را زندگی کن لا به لای هق هقش گفت : اما با یک روز...با یک روز چه کار

می توان کرد؟...خدا گفت: آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند، گویی هزار سال

زیسته است و آن که  امروزش را در نمی یابد، هزار سال هم به کارش نمی آید. و آن گاه سهم

یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت: حالا برو و زندگی کن. او مات و مبهوت به زندگی

نگاه کرد که در گودی دستانش می درخشید.اما می ترسید که حرکت کند، می ترسید راه

برود، می ترسید زندگی از لای انگشتانش بریزد.قدری ایستاد...بعد با خودش گفت: وقتی

فردایی ندارم، نگه داشتن این زندگی چه فایده ای دارد، بگذار از این یک مشت زندگی استفاده

کنم. آن وقت شروع به دویدن کرد. زندگی را به سر و رویش پاشید، زندگی را نوشید و زندگی

را بویید و چنان به وجد آمد که دید می تواند تا ته دنیا بدود، می تواند بال بزند، می تواند پا روی

خورشید بگذارد. می تواند... . او در آن روز آسمان خراشی بنا نکرد، زمینی را مالک نشد،

مقامی را به دست نیاورد اما... اما در همان یک روز دست بر پوست درخت کشید، روی چمن

خوابید، کفش دوزکی را تماشا کرد، سرش را بالا گرفت و ابر ها را دید و به آن هایی که نمی

شناختنش سلام کرد و برای آن هایی که دوستش نداشتند از ته دل دعا کرد. او در همان یک

روز آشتی کرد و خندید و سبک شد، لذت برد و سرشار شد و بخشید، عاشق شد و عبور کرد و

تمام شد .

او همان یک روز زندگی کرد اما فرشته ها در تقویم خدا نوشتند، امروز او در گذشت، کسی که هزار سال زیسته بود.




موضوع مطلب :
آیا می دانید که اگر شما در حال حمل قرآن باشید ،

شیطان دچار درد شدید در سر میشود

و باز کردن قرآن ، شیطان را تجزیه می کند

و با خواندن قرآن ، به حالت غش فرو میرود..

و خواندن قرآن باعث در اغما رفتنش میشود؟؟؟؟ 

و آیا شما می دانید که هنگامی که می خواهید 

  این پیام را به دیگران ارسال کنید ،

شیطان سعی خواهد کرد تا شما را منصرف کند؟؟؟؟

فریب شیطان را نخور!!!!!

پس این حق را دارید که این پست رو کپی کنید

و توی وب هاتون بذارید.....




موضوع مطلب :
ویلیام شکسپیر گفت :

من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟

 
برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم

 
انتظارات همیشه صدمه زننده هستند ...

زندگی کوتاه است ...

 
پس به زندگی ات عشق بورز ...

خوشحال باش

 
و لبخند بزن

 
فقط برای خودت زندگی کن و ...

 
قبل از اینکه صحبت کنی ؛ گوش کن

 
قبل از اینکه بنویسی ؛ فکر کن

 
قبل از اینکه خرج کنی ؛ درآمد داشته باش

 
قبل از اینکه دعا کنی ؛ ببخش

 
قبل از اینکه صدمه بزنی ؛ احساس کن

 
قبل از تنفر ؛ عشق بورز

زندگی این است ...

احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر






موضوع مطلب :
شنبه 92/2/14 :: 6:15 عصر
بچه که بود?م ، وقت? مر?ضم? شد?م 
وفت? آقا دکتره ، م? پرس?د … 
بگو کجات درد دار?؟ چته 
زل م? زد?م به مامانمون؟ !! 
?ادتونه … 
منتظر م? شد?م تا اون بگه مر?ض? مون چ?ه؟؟ … 

 


و جواب دادن رو به اون م? سپرد?م؟ … 
چون که م? دونست?م مادرمون، همون احساس? رو داره 
که ما دار?م … 
حت? از خودمون ب?شتر ، دردمون رو احساس م? کنه … 
حا? م? خوام بگم اون روزها رو ?ادت م?اد؟ 
خب ، تو جوون شد? ، اون پ?ر شده !!! 

 
حواست باشه بهش … 
حا? وقتشه ، توام مثل بچگ? هات اگه اون مر?ض شد … 
حسش کن?!!! 
حا? اون به تو ن?از داره ، حت? اگه حرف? نزنه … 
مثل هم?شه !!! 
حواست بهش باشه … 

 






موضوع مطلب :
خدایا...دستم به آسمانت نمی رسد...
اما توکه دستت به زمین میرسد بلندم کن...

این روزهـــا عجیب احساس دلتنگی میکنم
نمیدانم از دوستانم جدا مانده ام یا از خــــــدا



موضوع مطلب :
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
موضوعات
پیوندها
امکانات جانبی

بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 68
کل بازدیدها: 159244

عاشقانه
تصاویر زیباسازی نایت اسکینز پخش زنده حرم
روزشمار محرم عاشورا

استخاره با قرآن
استخاره با قرآن

 
 
 
Susa Web Tools