منتظران مهدی (عج) طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آرشیو وبلاگ
کنار مادر بزرگ روی نیمکت پارک نشسته بودم. به آفتاب که غروب میکرد, و رنگ الوان آسمان و ابرهای نارنجی رنگ بهاری چشم دوخته بودیم. دستان سرد و چروکیده اش را در دستانم گرفتم و بوسیدم. چقدر دوستش داشتم. لبخندی زد و بدون هیچ مقدمه ای گفت: "من خوشبخت هستم. همیشه خوشبخت بوده ام. خداوند مهربان مرا بسیار دوست دارد. تمام انسانهایی که در زندگیم آمده اند یا برخورد کرده ام همه خوب بودند." با تعجب نگاهش کردم. میدانستم در 9 سالگی پدر و مادرش او را, تنها دختر عزیز دردانهء شان را به خانهء مرد 24 ساله ای فرستاده و خود به دیار امام حسین مهاجرت کرده اند و دیگر هرگز خبری از آنها نشده است. دخترک 9 ساله سالها با مادر شوهر متوقع و برادر و خواهر شوهرها چه روزهایی با دستان کوچکش در مطبخ آشپزی کرده و خون دل خورده. میدانستم که 4 بار فرزند دختر بدنیا آورده و هر بار زیر سرزنش های اطرافیان آب شده و دم برنیاورده. با خبر بودم که چطور به هنگام ورشکستگی همسرش تمام جهیزیه اش را که یادگاری پدر و مادرش بودند به طلبکاران واگذار کرده. میدانستم که در ایام پیری داغ تنها پسرش را دیده و بالاخره شاهد بودم که چگونه از سادگی و مهربانی اش سوء استفاده کرده فریبش داده اند و اندک اندوختهء ایام پیری اش را ربوده اند... انگار دانست به چه می اندیشم. گفت: "عزیزم! آدمها همه خوبند. همه آفردیده های اویند. وقتی او آفریده و دوستشان دارد ما کی هستیم که اعتراض و گله کنیم. در پس هر کاری هم حکمتی است. ما هم رضایمان رضای اوست. هر آنچه از دوست رسد نیکوست." ....... دلی باید از طلا داشت تا زیر انعکاس آن همه را طلا دید.
دل مادر بزرگ از طلا بود. انعکاس اوامر بیرونی در دل باصفای او کارگر نیست بلکه دل اوست که سرنخ ها را بدست دارد و با انعکاسش همه را زیبا و خوب جلوه میدهد. دلمان را مانند دل مادر بزرگ قوی و محکم سازیم تا با انوارحوادث بیرونی نلرزد. دلمان را مانند دل مادر بزرگ شفاف و نورانی سازیم تا با انوارش همهء عالم را زیبا و صاف بینیم. باهمدیگر مهربان باشیم! موضوع مطلب : موضوعات پیوندها امکانات جانبی بازدید امروز: 272 بازدید دیروز: 18 کل بازدیدها: 162347 |
||