منتظران مهدی (عج) طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آرشیو وبلاگ هنگام جنگ دادیم صدها هزار دارا
چندین هزار دارا ، بسته به سر ، سربند دوخته هزار سارا ، چشمی به حلقه در از یک طرف و دیگر چشمی ز خون دل ، تر سارا سؤال می کرد ، دارا کجاست اکنون ؟ دیدند شعله ها را در سنگرش به مجنون خون گلوی دارا آب حیات دین است روحش به عرش و جسمش ، مفقود در زمین است در آن زمانه رفتند ، صدها هزار دارا در این زمانه گشتند ده ها هزار « دارا » هنگام جنگ دارا گشته اسیر و دربند دارای این زمان با بنزش رود به دربند دارای آن زمانه بی سر درون کرخه سارای این زمانه در کوچه با دوچرخه در آن زمانه سارا با جبهه ها عجین شد در این زمانه ناگه ، چادر( لباس جین ) شد با چفیه ای که گلگون از خون صد چو داراست سارا ، خود از برای جلب نظر ، بیاراست آن مقنعه ور افتاد ، جایش فوکول درآمد سارا به قول دشمن از اُمّلی درآمد دارا و گوشواره ، حقّا که شرم دارد ! در دستهایش امروز ، او بند چرم دارد با خون و چنگ و دندان ، دشمن ز خانه راندیم اما به ماهواره تا خانه اش کشاندیم جای شهید اسم خواننده روی دیوار آنها به جبهه رفتند اینها شدند «طلبکار» شعر : زنده یاد شهید ابوالفضل سپهر موضوع مطلب : موضوعات پیوندها امکانات جانبی بازدید امروز: 39 بازدید دیروز: 18 کل بازدیدها: 162114 |
||