هر گاه در حاشیه گذرگاه شهدا می ایستیم و لاله های سرخ آن سامان را که سرفرازانه ایستاده اند ، به تماشا می¬نشینیم احساس غریبی دل هایمان را می فشارد. گویی نوای حزن انگیز مرغان آشیان گم کرده را می شنویم که در فراق یاران سفر کرده ، نوحه سرایی می کنند. آنان از قهرمانانی چون شهید به خون نشسته "مختار شیری " و هزاران شقایق خونین دیگر می سرایند که در رسیدن به لیلی حقیقی از سرزنش خار مغیلان باکی نداشته و شاهراه سعادت را به چشم به هم زدنی پیمودند. از دلیر مردی می گوییم که در تیر ماه 1362 چشمان زیبای خود را در میان خانواده ای متدین و زحمت کش به جهان هستی گشود . به یمن آمدنش قناری ها ترانه خوان شدند و غنچه های¬گل های رنگارنگ نثار قدم هایش گشتند. از روزهای اول زندگی در کنار پدر و مادر به آداب اسلامی آشنا شد و با قوام جسم و جانش دوران ابتدایی را در روستای اسلام آباد سیکان شهرستان دره شهر به پایان رسانید و تحصیلات متوسطه را در شهرستان دره شهر با موفقیت پشت سر نهاد . " مختار " به دلیل استعداد فوق العاده ای که داشت در میان هم سالان خود به شاگردی ممتاز و زبان زد خاص و عام مبدل شده بود و در کنار کسب دانش به رشته های ورزشی نیز می پرداخت و در اغلب مسابقات رشته های رزمی نیز شرکتت می کرد . علاقه فراوانش به مجالس مذهبی باعث شد که از دوران تحصیل فعالیت های مذهبی خود را در مسجد و مدرسه آغاز کند در ایامی نظیر عاشورا با جدیت فراوان در مجالس شرکت می کرد در این برنامه ها تمام سعی خود را برای نشان دادن چهره ی حقیقی اسلام به کار می برد. " مختار " بعد از اتمام دوران تحصیلات متوسطه عازم خدمت مقدس سربازی گردید بعد از انجام خدمت مقدس برای حفظ کیان مملکت و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به عضویت در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در آمد و با فراگیری آموزش های نظامی به نحو احسن به نیرویی کارآمد و لایق برای حفظ مرز های کشور عزیزمان مبدل گشت و در مرز های غرب کشور به خدمت مشغول گردید . و همزمان در رشته کامپیوتر در دانشگاه مشغول به تحصیل می شود تمام حقوقش را خرج خانواده و کسانی که محتاجند می کند در 5 سالی که او در نقطه صفر مرزی خدمت کرد تمام فرماندهان و همکارانش او را از هر نظر می ستایند و علیرغم سابقه کمش بدلیل شایستگی و لیاقت وصف ناپذیرش به سمت فرماندهی پاسگاه مرزی قره تپه واقع در چلات دهلران منصوب می شود او بسیار فروتن و دلسوز بود به طوری که به گفته همکارانش به جای سربازانش پست می داد با سربازانش دوست و برادر بود و یک ارتباط قلبی با آنها برقرار کرده بود. او بر این عقیده بود که تا در این دنیا هست و فرصتی وجود دارد ، باید توشه ای برای آخرت بسازد . هرگز لحظه ای از حرکت و تلاش باز نایستاد او پروردگار را ناظر اعمال خود می دید و به جهان جاودانی می اندیشید عشق به الله ، هر خطری را در نظرش هموار کرده بود و شهادت در راه الله از عسل هم برای او شیرین تر بود . آری ...... سرانجام در روز نوزدهم آبان ماه سال 1390در خواست های شبانه اش از درگاه باریتعالی مورد قبول واقع گردید و در حالیکه طی یک مأموریت برای بازید از مرزهای منطقه قره تپه واقع در چلات دهلران با دو تن از سربازانش عازم گردیده بود در حین نصب میل پرچم های وطن عزیزمان یکی از سربازانش در اثر انفجار مین در دم به شهادت می رسد و" مختار" به دنبال نجات سرباز مجروح در اثر انفجار مین های دیگر از ناحیه دست و پاهایش به شدت مجروح می شود واین بار به جای میل پرچم با خون خود مرزهای وطن عزیزمان را مشخص نمود و بعد ازانتقال به بیمارستان اندیمشک به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پیکر پاکش در میان استقبال اقشار جامعه در گلزار شهدای شهرستان دره شهر در کنار دیگر شهیدان فدایی اسلام به آرامشی ابدی دست یافت . شهادت سرباز رشید اسلام مختار شیری را به خانواده محترمش تبریک و تسلیت عرض می¬نماییم