سفارش تبلیغ
صبا ویژن
<
 
منتظران مهدی (عج)
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
دوشنبه 92/8/6 :: 5:0 عصر
خواب دیدم خواب اینکه مرده ام--       خواب دیدم خسته و افسرده ام         

روی من خروارها از خاک بود ---              وای قبر من چه وحشتناک بودی
تا میان گور رفتم دل گرفت---                  قبر کن سنگ لحد را گل گرفت
بالش زیر سرم از سنگ بود ---                غرق وحشت سوت وکور وتنگ بود
خسته بودم و هیچکس یارم نبود---               زان میان یک تن خریدارم نبود
هر که آمد پیش حرفی خواندو رفت ---             سوره حمدی برایم خواند و رفت

  



آمدند از راه نزدم دو ملک---                  تیره شد در پیش چشمانم فلک
یک ملک گفتا بگو نام تو چیست؟---              آن یکی فریاد زد رب تو کیست؟
گفت عمر خود کرده ای--- تباه                 نامه اعمال تو گشته سیاه
ناگهان الفات حق آغاز شد---                   از جنان درهای رحمت باز شد

  

مردی آمد از تبار آسمان---                    نور پیشانی او فوق جهان
چشمهایش زندگانی می سرود---                درد را از قلب آدم می زدود
صورتش خورشید بود و غرق نور ---            جام چشمانش پر از شرب و طهور
بر سرش دستمال سبزی بسته بود---              دل به مهرش عجب بنشسته بود





غرق حیرت داشتند این زمزمه---          آمده اینجا حسین فاطمه؟(علیه السلام)
صاحب روز قیامت آمده---                    گویا او بهر شفاعت آمده
سوی من آمد مرا شرمنده کرد---                 مهربانانه به رویم خنده کرد

  

گفت آزادش کنید این بنده را                  ---خانه آبادش کنید این بنده را




این که اینجا اینچنین تنها شده                 ---کام او با تربت من وا شده
مادرش او را به عشقم زاده است---               گریه کرده بعد شیرش داده است
بارها بر من محبت کرده است             ---سینه اش را وقف هیئت کرده است
با ادب در مجلس ما می نشست ---             او به عشق ما سر خود را شکست
سینه چاک آل زهرا بوده است ---                 چای ریز مجلس ما بوده است
اسم من راز و نیازش بوده است---                 خاک من مهر نمازش بوده است




اقتدا بر خواهرم زینب نمود---                    گاه می شد صورتش بهرم کبود
بارها لعن امیه کرده است---                     خویش را نذر رقیه کرده است
نذر عباسم به تن کرده کفن---                    روز تاسوعا شده سقلی من
گریه کرده چون برای اکبرم ---با خود او را نزد زهرا می برم

  

هر چه باشد او برایم بنده است---                او بسوزد صاحبش شرمنده است




در قیامت عطر و بویش می دهم                 ---پیش مردم آبرویش می دهم
باز بالاتر بروز سر نوشت                    ---می شود همسایه من در بهشت
آری آری هر که باشد پابست من---               نامه اعمال او در دست من است



موضوع مطلب :
چهارشنبه 92/8/1 :: 6:15 عصر
این جمعه ها که ختم به مختار میشودبدجور دل ، طالب دیدار می شودای منتقم بیا که به عالم نشان دهیمشیعه عزیز است و جز او خوار می شود . . ....وقتی میگیم خدا کند که بیاییشاید او می فرماید خدا کند که بخواهید . . ....روی تو را ز چشمه نور آفریده اند / لعل تو از شراب طهور آفریده اندخورشید هم به روشنی طلعت تو نیست / آیینه تو را ز بلور آفریده اندپنهان مکن جمال خود از عاشقان خویش / خورشید را برای ظهور آفریده اند . . ....ای آخرین توسل سبز دعای ماآیا نمیرسد به حضورت دعای ما؟شنبه،دوباره شنبه، دوباره سه نقطه چین…بی تو چه زود میگذرد هفته های ما...منتظرم منتظرم مسافرم زود برسهیه صبح جمعه تو دعا مهدی موعود برسه...ما مست علوفه ایم، مردن بهتر / بی برگ و شکوفه ایم، مردن بهتراز غیبت طولانی تان شد معلوم / ما مردم کوفه ایم، مردن بهتر . . ....لحظه لحظه بوى ظهور مى آید / عطر ناب گل حضور مى آیدسبز مردى از قبیله عشق / ساده و سبز و صبور مى آید . . ....تو امام عصری و عصر جمعه های من این همه دلگیر!گنهم چیست که در مرداب خویش افتاده ام گیر . . ....به یاد او همه غم ها ز سینه دور شوددلم به رغم سیاهیش غرق نور شودهمیشه منتظرش بودم ای خدا مپسندکه بعد مردن ما جمعه ی ظهور شود . . ....من برای آمدنت  ای تک سوار گل دل را پر پرقران به سر  گرفته فریاد کنان  باز نوحه سر می کنماشک چشمم اگر کم است برایت دلم را آب میکنم . . ....تا نقش تو هست نقش آیینه مابوی خوش گل نشسته در سینه مادر دیده بهار جاودان می شکفدبا یاد تو ای امید دیرینه ما . . . ...یک روز نسیم خوش خبر می آیدبس مژده به هر کوی و گذر می آیدعطر گل عشق در فضا می پیچدمی آیی و انتظار سر می آید . . ....ماندیم به داغ انتظارت، مددیما و غم ودرد بی شمارت، مددیدلخسته از این غمی که در ریشه ماستدر آرزوی فجر بهارت، مددی...ای راحت دل، قرار جانها برگرددرمان دل شکسته ما، برگردماندیم در انتظار دیدار، ای داددلها همه تنگِ توست آقا برگرد . . ....دل از ما برد و روی از ما نهان کردخدایا با که این بازی توان کردتا کسی رخ ننماید نبرد دل ز کسیدلبر ما دل ما برد به ما رخ ننمود . . ....عصریست غریب و آسمان دلگیر استافسوس برای دل سپردن دیر استهر روز بـهان ه ای گرفتیم و گذشتعیب از من و توست عشق بی تقصیر است . . ....نگاه کن به قلب من که سرخ از غرور توستنگاه کن به چشم من، به راه تا عبور توستنگاه کن به جان من، در انتظار جمعه ای ستکه وعده داده اند و گفته اند ظهور توست . . ....خیمه نشین فاطمه دلم برات پر میزنهاسم قشنگت آقا جون هر تپش قلب منهدلم برای دیدنش می گیره از من بهونهندبه می خونم دوباره با اشکای دونه دونه . . ....گر پرده زرخ باز نماید مهدی(عج)از خلق جهان دل برباید مهدی(عج)ای شیعه چنان منتظر مولــی باشگویی که همین جمعه بیاید مهدی(عج) . . ....جمعه یعنی یک غروب وعده دار /  وعده ترمیم قلب یاس زارجمعه یعنی مادر چشم انتظار / درهوای دیدن روی نگارجمعه یعنی یه سماء دلواپسی / می شود مولا به داد ما رسی . . . ؟...صبح بی‌تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد  / بی‌‌تو حتی مهربانی حالتی از کینه داردبی‌تو می‌گویند تعطیل است کار عشقبازی  / عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه داردتعجیل در فرجش صلوات...یکی ازجمعه ها جان خواهد آمد / به درد عشق درمان خواهد آمدغبار از خانه های دل بگیرید /که بر این خانه مهمان خواهد آمد . . .(اللهم عجل لولیک الفرج)...از نو شکفت نرگس چشم انتظاری ام / گل کرد خار خار شب بی قراری امتا شد هزار پاره دل از یک نگاه تو  / دیدم هزار چشم در آیینه کاری ام . . .بقیه اس ام اس ها در ادامه مطلباز میان اشک ها خندیده می آید کسی / خواب بیداری ما را دیده می آید کسیبا ترنم با ترانه با سروش سبز آب / از گلوی بیشه خشکیده می آید کسی . . .اللهم عجل لولیک الفرج...در اضطراب چه شب‌ها که صبح شان گم شد / چه روزها که گرفتار روز هـفتم شدچه قدر هفته پر از شنبه شد، به جمعه رسید / و جمعه روز تـفرّج برای مردم شد...از هجر تو طبیعت ما گریه می کند / چشم تمام آینه ها گریه می کندچشم انتظار آمدنت شیر خواره‌ای است / گهواره‌ای به کرب و بلا گریه می کند . . .یا مهدی...یا این دل شکستة ما را صبور کن / یا لا أقل به خاطر زینب ظهور کندیگر بتاب از افق مکه ، ماه من! / این جاده های شب زده را غرق نور کن . . ....بازهم – صحبت فرداست قرارِ ما ها / بازهم – خیر ندیدیم از این فردا هاچقدر پای همین وعده ی تو پیرشدند / جگر “مادر ها ” موی سر “بابا ها “یا مهدی ادرکنی...یک شعر زیبا ( حتما بخوانید )خدا خالق عشقه / محمد گل عشقه / علی مظهر عشقه / زهرا وجود عشقهحسن نماد عشقه /  حسین سالار عشقه / عباس ساقی عشقهزینب شاهدعشقه / سجاد راوی عشقه  / باقر کلام عشقهصادق احیای عشقه /  کاظم صابرعشقه /  رضا ضامن عشقهتقی جمال عشقه /  نقی پاکی عشقه / حسن بقای عشقهمهدی قیام عشقهاینم دعای عشقه: اللهم عجل لولیک الفرج...گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشیدگفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا تک درختی در بیابان یکه و تنها کشیدگفتمش نامردمان این زمان را نقش کن …عکس یک خنجرزپشت سر، پی مولا کشیدگفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم راه عشق و عاشقی و مستی و نجوا کشیدگفتمش تصویری از لیلی ومجنون را بکش عکس حــیدر(ع) در کنار حضرت زهرا(س)کشیدگفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن .در بیابان بلا، تصویر یک ســقا کشیدگفتمش سختی و درد و آه گشته حاصلم گریه کرد آهی کشید و زینب کبری(س) کشیدگفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق ..عکس مهدی(عج) راکشید و به چه بس زیبا کشیدگفتمش ترسیم کن تصویری از روی حســــــــین(ع)گفت این یک را بباید خالق یکتا کشید( ارسالی از دوستان )...درخت پیر خانه ما سرک می کشد از دیوار تا رصد کند شاید نرگس گل کند غروب جمعه!


موضوع مطلب :
چهارشنبه 92/8/1 :: 6:8 عصر
تا کی برای دیدن رویت دعا کنم؟تا کی دو دست خویش به سوی خدا کنم؟ در پیشگاه قدس تو از خاک کمترمبگذار خاک پای تو را توتیا کنم امّید زندگانی من ، مهدی عزیز!من آمدم به درگه تو التجا کنم با این زبان الکن و این طبع نارساهر جا روم برای ظهورت دعا کنم جبریل مفتخر به گدایی کوی توستلایق نیَم گدای تو خود را صدا کنم با نامه ای سیاه به درگاهت آمدمشاید تو را ز آمدن خود رضا کنم


موضوع مطلب :
چهارشنبه 92/8/1 :: 6:7 عصر
علامه امینی صاحب کتاب الغدیر شب و روز عاشورا مدام برای امام زمان ( علیه السلام ) صدقه کنار میگذاشتند و می فرمودند : امشب قلب امام عصر ( ع ) در فشار است.شب عاشوراست، صدقه برای حضرت فراموش نشود .اللهم عجل فی فرج مولانا المنتقم بحق زینب ( س) التماس دعا


موضوع مطلب :
چهارشنبه 92/8/1 :: 6:5 عصر
کارنامه‌امپر از تقلب و گناهخط خطی سیاههیچ وقت درسخوان نبوده‌ام ولیدر شب تولدتمثل کاجتوی طاق نصرت محله کار کرده‌امشاخه‌های خشک داربست رابهار کرده‌ام*راستی دو روز قبلسرزده به خانه‌ی دل امید - همکلاسی‌ام - سر زدیولی چرابه خانه‌ی حقیر قلب من نیامدی؟رد شدم، قبولولی به من بگوکی به من اجازه‌ی عبور می‌دهی؟راستی اگر ببینمتبه من هر چه خواستم می‌دهی؟کارنامه‌ی مرادست راستم می‌دهی؟نا امید نیستم ولی به خاطر خدااز کنار نمره‌های زیر ده عبور کن!ای عصاره گل محمدی!فصل امتحان سخت ما ظهور کن !


موضوع مطلب :
چهارشنبه 92/8/1 :: 6:1 عصر
میگویند جمعه می آید ...آری ، روزی که بازار تعلقات دنیا را تعطیل کنیم ؛او خواهد آمد


موضوع مطلب :
یک روز می افتد ؛آن اتفاق خوب را می گویم ...من به افتادنی که برخاستن اوست ایمان دارم ؛هر لحظه ، هر روز ، هر جمعه ...


موضوع مطلب :
جمعه 92/7/5 :: 6:17 صبح

 

شهید محسن زالی

 

سلام من یک نسل سومی هستم.روزی محمد ابراهیم همت کنار پرده کعبه از خدا خواست در کشوری که امام نباشد نفس نکشدروزی هم قسمت من این شد که حتی ثانیه ای در کشوری که امام باشد نفس نکشم.و نامم را گذاشتند نسل سوم انقلابهمه میگویند تو انقلاب را ندیدی.جنگ را ندیدی.درد وداع با امام را نفهمیدی.تو نسل سومی.تو درد انقلاب نکشیدی.اما من هم مثل همه در حد فهم خودم امام را دوست دارم.من هم در حد خودم بینش سیاسی و فکر امامم را میدانم.من هم میفهمم که کشورم و زندگی اکنون را مدیون مردی از جنس نورهستم.مردی که روح خدا بود.من هم میتوانم بفهمم جوانی که حتی یکبار هم امام را ندیده است،لحظه غلتیدن در خونش بگوید به امام بگویید از من راضی باشد یعنی چه.من هم میتوانم بفهمم شاگردان کلاس ندیده امام شاگرد اول خدا شودند یعنی چه.من نسل سومی ام اما میفهمم که:امام آمد و ولایت فقیه،نظریه ای که از قرن 4هجری در فقه بیان شد بود، بزرگترین گام برای ظهور منجی بشر را به عمل تبدیل کرد.میفهمم که وقتی امروز کاندید مدعی ولایت پذیری با افتخار میگوید من ولایتی آزاده هستم و هرکسی با ژست روشن فکرانه با الفاظ برداشت متفاوت از ولایت دهانشان را پر و خالی می کنند.یعنی چه.من نسل سومی هم آرمان های امامم را میدانم.من هم امام را دوست دارم،.من هم با عشق امام خمینی(ره) محکم پشت ولی زمانم ایستاده ام.من هم شرایط حساس آن زمان را خوانده ام و میدانم.من نسل سومی هم امتحاناتم را پس داده ام.یک روز امام بلند شد و گفت من علیه ظلم میجنگم.خندیدند و گفتند خوب جناب جنگجو پس کو لشکرت؟ گفت در گهواره ها.و 15 سال بعد همان نوزادان حماسه آفریدند.و امروز کاندیدی میگوید باید نسل سومی ها را به دیدگاههای نسل اول برگردانیم.و این یعنی تو نسل سومی نمیفهمی.ولی من دلم به ره بری گرم است که او هم امیدش به ما جوانان انقلاب ندیده ،جنگ نکرده ، فراق نچشیده و درد انقلاب نکشیده.... ولی امتحان پس داده است.




موضوع مطلب :
جمعه 92/7/5 :: 6:13 صبح
 نمیدونم این سفر چطوری جور شد وخانوادم  چطوری راضی شدن ،  فقط میدونم که من الان اینجام.وقتی گفتن ممکنه دوباره طلائیه نبرن اصلا باورم نمیشد. صبح بعد از نماز به دلم افتاد به نیابت از حاج همت زیارت عاشورا بخونم و از خود حاجی بخوام.بعد از زیارت عاشورا یکم با حاج همت صحبت کردم ، گفتم حاجی این که رسم مهمون نوازی نیست.خودت خوب میدونی اومدن من به این سفر کم از معجزه نیست  و خودت این سفر رو برام جور کردی من به نیت طلائیه اومدم حالا هم منتظر مهمون نوازی بچه های طلائیه ام.... این حرفها رو که زدم دلم آروم شد و یه شادی خواصی وجودم رو پر کرد.همین.-         حرفهاش بدجوری ذهنم رو درگیر کرد.یکی مثل این دوستمون یکبار میاد و شهدا رو پیدا میکنه و "آنان را که در راه خدا کشته می شوند را مرده نپندارید بلکه آنها زنده اند و نزد خدای خود روزی می خورند" رو درک میکنه ، ویکی هم مثل ما با کلی ادعا بعد از 100 بار اومدن هنوز هم هیچی نمی فهمه.


موضوع مطلب :
<   <<   6   7   8      
موضوعات
پیوندها
امکانات جانبی

بازدید امروز: 16
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 162607

عاشقانه
تصاویر زیباسازی نایت اسکینز پخش زنده حرم
روزشمار محرم عاشورا

استخاره با قرآن
استخاره با قرآن

 
 
 
Susa Web Tools