سفارش تبلیغ
صبا ویژن
<
 
منتظران مهدی (عج)
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

السلام علیک یا مضطر الزمان یا مهدی عج

أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ ...

در این مقاله با توفیق الهی و مدد مولا صاحب الزمان عج این غریب و مظلوم ال محمد صلوات الله علیهم و احادیث

اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام جواب این سوال خیلی خیلی مهم و اساسی که ( چه کار کنیم تا امام زمان

عج ظهور کنند ؟ ) از زبان خود اهل بیت علیهم السلام بیان شده است

 

در ابتدا با یک حدیث از امام موسی الکاظم علیه السلام مقاله را اغاز میکنیم


 

حدیث اول :

فَلَوْ قِیلَ لَنَا إنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَکُونُ إِلَّا إِلَى مِائَتَیْ سَنَةٍ أَوْ ثَلَاثِمِائَةِ سَنَةٍ لَقَسَتِ الْقُلُوبُ وَ لَرَجَعَ عَامَّةُ النَّاسِ عَنِ الْإِسْلَامِ وَ

لَکِنْ قَالُوا مَا أَسْرَعَهُ وَ مَا أَقْرَبَهُ تَأَلُّفاً لِقُلُوبِ النَّاسِ وَ تَقْرِیباً لِلْفَرَجِ

اصول کافى جلد 2 صفحه 192 روایت 6

اگر به ما بگویند: این امر (ظهور دولت حق ) تا دویست یا سیصد سال دیگر واقع نمى شود دل ها را قساوت می گیرد

و توده مردم از اسلام بر می گردند ولکن بگویید: چه زود است! چقدر نزدیک است! تا دل مردم آرام گیرد و فرج نزدیک

شود .

این حدیث زیبا می فرماید به مردم بگوییم که فرج نزدیک است بدون تعیین وقت ، این یعنی  مردم را به نزدیک بودن

ظهور ترغیب و تشویق کنیم و ایشان را به این امر امیدوار کنیم (البته بدون اینکه برای این امر زمانی را تعیین کرده

باشیم ) چرا که خود این کار باعث نزدیک شدن ظهور میشود (تقریبا للفرج) بنابراین یکی از مهم ترین کارها برای این

امر ( چه کار کنیم تا امام زمان ظهور کنند ؟ ) همین کار است .

کلمات کلیدی این حدیث :  عامّة الناس + ما اقربه = و تقریبا للفرج

عموم مردم + چه نزدیک است = نزدیک شدن ظهور

حدیث دوم یا ابا صالح المهدی ادرکنی  :

قال الامام المهدی علیه السلام:

«لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ عَلَى اجتماع مِنَ الْقُلُوبِ فِى الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الُْیمْنُ بِلِقائِنا وَ

لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا.»

اگر شیعیان ما ـ که خداوند آنها را به طاعت و بندگى خویش موفّق بدارد ـ در وفاى به عهد و پیمان الهى اتّحاد و اتّفاق

مى داشتند و عهد و پیمان را محترم مى شمردند، سعادت دیدار ( ظهور) ما به تأخیر نمى افتاد و زودتر به سعادت

دیدار ما نائل مى شدند

کمال الدین جلد 2

از حدیث فوق و حدیث اول نتیجه گرفته میشود که مردم باید برای این امر  اتحاد داشته باشند .

کلمات کلیدی این حدیث : عَلَى اجتماع مِنَ الْقُلُوب = وَ لَتَعَجَّلَتْ

اتحاد = نزدیک شدن ظهور

حدیث سوم یا صادق ال محمد فرج :

حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند :

فلما طال علی بنی اسرائیل العذاب ضجوا و بکوا الی الله اربعین صباحاً فاوحی الله الی موسی و هارون یخلصهم من

فرعون فحطّ عنهم سبعین و مأه سنة، هکذا انتم لو فعلتم لفرج الله عنا، فاما اذ لم تکونو فان الامر ینتهی الی منتهاه

هنگامی عذاب و سختی بر بنی اسرائیل طولانی شد، در پیشگاه الهی دست به دعا برداشتند و چهل روز ضجه و

گریه داشتند تا اینکه خدای تعالی به موسی و هارون وحی فرمود تا آن ها را از دست فرعون نجات دهند و با این

کارشان خدا از 170 سال باقیمانده غیبت صرف نظر فرمود بعد امام صادق می فرمایند:" : همچنین اگر شما(شیعیان)

چنین کنید[توبه کنید و به درگاه خدا تضرع و دعا نمایید] خدای تعالی حتماً فرج ما را خواهد رساند[قبل از رسیدن به

انتهایش] و اگر این کار را نکنید امر ظهور به انتهایش موکول خواهد شد.

بحار الأنوارجلد52صفحه 131،حدیث134  

در این حدیث هم اشاره شده اگر عموم مردم با اتحاد و همدلی دست به دعا برداشته و همه با هم ظهور امام زمان

عج را بخواهند در این صورت به فرموده ی امام صادق علیه السلام خداوند حتما فرج را می رساند .

کلمات کلیدی این حدیث :  ضجوا و بکوا + انتم = لفرج الله عنا

دعای همگانی با ضجه و گریه + شما شیعیان = فرج و ظهور

حدیث چهارم یا صادق ال محمد مدد :

امام صادق علیه السلام : 

توقع امر صاحبک لیلک و نهارک 

شبانه روز توقع ظهور صاحبت (حضرت مهدی عج) را داشته باش . (در هر شبت و در هر روزت توقع ظهور صاحبت را

داشته باش)

بحارالأنوار ج 59 ص159

کلمه ی کلیدی این حدیث : توقع امر  = توقع ظهور در هر لحظه (ظهور ناگهانی)

حدیث پنجم یا مهدی عج ادرکنی :

امام زمان عج در پی سوالاتی که اسحاق بن یعقوب از ایشان پرسید ، اینگونه پاسخ فرمودند :

فأغلقوا باب السؤال عما لا یعنیکم، ولا تتکلفوا علم ما قد کفیتم، و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج، فان ذلک فرجکم

والسلام على من اتبع الهدى.

پس ببندید در سوال را از انچه برایتان سودی ندارد و خودتان را در انچه ما شما را کفایت میکنیم به تکلف و مشقت

نیاندازید و برای تعجیل در فرج بسیار زیاد دعا کنید که همانا فرج شما در ان است  و سلام بر کسی که از هدایت (زیاد

دعا کردن برای فرج ) تبعیت کند .

کمال الدین، ج 2، ص 483

کلمه ی کلیدی این حدیث :  و اکثروا الدعاء = تعجیل الفرج

دعای زیاد = نزدیک شدن فرج

رمز نهایی فرج :

با توجه به این 5 حدیث از اهل بیت علیهم السلام اگر عموم مردم یکدیگر را به نزدیکی ظهور ترغیب و تشویق کنند و

همه با هم و به صورت همگانی در همه ی زمان ها و مکانها (مثلا نیمه ی شعبان مثل محرم و عاشورا که برای امام

حسین علیه السلام به خیابان ها می ایند برای امام زمان عج هم جمع شوند و یا صاحب الزمان یا صاحب الزمان کنند

، اللهم عجل لولیک الفرج بگویند و ... ) با اتحاد زبانی و فلبی همراه با گریه و ضجه با دلهای از همه جا بریده دعای

بسیار کنند و فرج امام زمان عج را از خدا بخواهند و توقع ظهور را داشته باشند ، خداوند هم حتما فرج را میرساند .

در یک کلام : دعای همگانی همه ی شیعیان (بیداری شیعیان از این غفلت از دعا برای فرج امام زمان عج )

رمز نهایی و اصلی ظهور است که اگر عملی شود کار تمام است اما متاسفانه دشمن تا به حال موفق تر بوده است تمام هدف دشمنان ( امریکا و انگلیس و اسرائیل و عربستان و ... وهابیت و ناصبیت و ... ) دشمنی با امام زمان عج ، غافل کردن شیعیان از یاد و نام امام زمان عج ،  غفلت از دعا برای ظهور ایشان و در نهایت تاخییر در ظهور  است.




موضوع مطلب :

هر حکومتی دارای پرچمی است که به وسیله آن شناخته می شود. انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) نیز پرچم خاصی دارد و بر آن شعاری نقش

بسته است. از روایات اسلامی ـ اعم از شیعه و سنی ـ استفاده می‏شود که پرچم پرافتخار حضرت مهدی‏ (عج) هنگام ظهور، همان پرچم حضرت

رسول الله (ص) است.

امام صادق‏ (ع) فرمود: «مَعَهُ رَایَةُ رَسُول اللّه‏ صلى الله علیه وآله». آن‏گاه حضرت در پاسخ شخصى که پرسید: آیا نزد او است یا اینکه براى او آورده

مى‏شود؟ فرمود: «بلکه جبرئیل آن را خواهد آورد». بعد از آن ایشان فرمود: «با آن پرچم بر هیچ [قوم ستمگرى] نمى‏ گذرد، مگر آنکه خداوند آنها را

هلاک مى‏ سازد».

شبیه همین روایت از امام سجاد (ع) نیز نقل شده است.

اهمیت این امر به قدرى زیاد است که در غیبت نعمانى بابى تدوین شده با این عنوان که پرچم پیامبر بعد از جنگ جمل، هرگز باز نخواهد شد؛ مگر

به دست قائم‏ (ع).

امام صادق‏ (ع) درباره آن پرچم به ابوبصیر فرمود:

«یا اَبا مُحَمَّدٍ ما هِىَ وَاللَّهِ قُطْنٌ وَلاکَتانٌ وَلاقَزٌّ وَلاحَریرٌ. قُلْتُ: فَمِنْ اَىِّ شَىْ‏ءٍ هِىَ قالَ مِن وَرَقِ الجَنّةِ نَشَرَها رَسُولُ اللّهِ‏صلى الله علیه وآله یَومَ بَدرٍ ثُمَّ

لَفَّها وَدَفَعَها اِلَى‏ عَلىٍ‏علیه السلام فَلَمْ تَزَلْ عِنْدَ عَلىٍّ حَتَّى اِذا کانَ یَوْمَ البَصْرَةِ نَشَرَها اَمیرُالمُؤمِنینَ فَفَتَحَ اللَّهُ عَلَیهِ ثُمَّ لَفَّها وَهِىَ عِندَنا هُناکَ لا

یَنْشُرُها اَحَدٌ حَتَّى یَقُومَ القائِمُ فَاِذا هُوَ قامَ نَشَرَها...»

«اى ابامحمد! به خدا قسم آن پرچم نه از پنبه است و نه از کتان و نه از ابریشم و نه از حریر، عرض کردم: پس از چه چیزى است؟ فرمود: از ورق

(برگ) بهشتى است. رسول خدا (ص) در روز بدر آن را برافراشت، و بعد آن را در هم پیچید و به على‏ (ع) داد. پس همچنان نزد على‏ (ع) بود تا

هنگامى که روز بصره فرا رسید، آن را برافراشت. پس خداوند پیروزى را نصیب او ساخت. سپس آن حضرت آن را در هم پیچید و آن اینجا نزد ما

است. هیچ کس آن را نخواهد گشود تا آن گاه که قائم‏ (ع) قیام کند و چون او قیام نمود، آن را برخواهد افراشت.».

 

و از امیرالمؤمنین على‏ (ع) روایت شده، آنگاه که حضرت مهدى‏ (ع) پرچم خویش را به اهتزاز درآورد, بین مشرق و مغرب براى او روشن خواهد شد.

«اِذا هَزَّ رایَتَهُ اَضاءَ لَها ما بَیْنَ المَشْرِقِ وَالمَغْرِبِ»




موضوع مطلب :

روزهای زیادی با حاج آقای سیبویه گذراندیم ، روزهای خوب و شیرینی بود ، اما یک روز یک اتفاق عجیبی رخ داد !

صبح آن روز حاج آقای سیبویه خیلی سراسیمه بود! اصلا حال عجیبی داشت ، بعضی ها فکر کردند نکند اتفاق بدی افتاده باشد

بعضی ها هم برعکس فکر می کردند خبر خوشی به آقا داده اند! نمی شد احتمال درستی داد .

بالاخره صبرمان به سر آمد سراغ مدیر مدرسه علمیه که با حاج آقای سیبویه رابطه ی نزدیکی داشت رفتیم .

حاج آقا! خیلی نگران ‌حضرت آیة الله سیبویه هستیم ، اگر اتفاق بدی  افتاده که اینقدر روحیه ایشان تغییر کرده بما هم خبر دهید!

       هنوز صحبتهای ما تمام نشده بود که اشک در چشمان حاج آقا ش مدیر مدرسه جمع شد وقتی حال حاج آقا ش را دیدیم اضطراب ما هم بیشتر شد ، نمی

دانستم چکار کنیم که بعد از چند لحظه سکوت بعد لبخندی زد و گفت:

آیة الله سیبویه دیشب خوابی دیده اند که حضرت آیة الله صدیقین (زید عزه) تعبیر کرده اند ، تعبیرش این است چند روز دیگر شخصی که حاج آقای سیبویه ایشان

را نمی شناسد ، از دبی تلفن می کند و آقا را دعوت می کند همراه آنها به حج برود و حاج آقای سیبویه در عرفات خدمت آقا و سیدمان حضرت حجت بن الحسن

العسکری (عج) می رسد!

       اشک در چشمان ما جمع شده بود ، نمی توانستم جلو گریه ی خود را بگیرم ، ولی هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده بود روزها به کندی می گذشت و ما منتظر یک

تلفن ناشناس بودیم و حضرت آیة الله سیبویه که خبر نداشت ما هم خبردار شده ایم از ما منتظرتر!

           یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور

                                                    کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

       بلاخره آن روز فرا رسید و شخصی از دبی با مرحوم آیة الله میرزا احمد سیبویه تماس گرفتند و ایشان را به مکه دعوت کرد. شخصی که حتی او را نمی

شناخت! حضرت آیة الله سیبویه می رفت و ما ماندیم او می رفت و ما گریه می کردیم او می رفت و ما حسرت می خوردیم او می رفت و ما را پشت درهای بسته

جا گذاشت.

گاهی پیش خودمان می گفتیم:

یکی درد و یکی درمان پسندد                   یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درد و درمان و وصل و هجران             پسندم آنچه را جانان پسندد

زمان آرام آرام می گذشت …

من و لحظه شماری های من!

در حال انتظار بازگشت او بودیم ، منتظر خبری از گیسوان یار و چشم به راه وصال هم نفس یار!

و آن روز که برگشت او شاد بود ، ولی چیزی از شادیش نمی گفت. هیچ کس جرات نمی کرد از او سئوال کند ولی گاهی که اسم آقا امام زمان (عج) در بحث های

بعد از سفر مکه پیش می آمد حضرت آیة الله سیبویه (ره) امانش بریده می شد و زار  زار اشک فراق می ریخت.

شاید پیش خودش به ما می گفت:

تو مو می بینی و من پیچش مو                  تو ابرو من اشارتهای ابرو

      من که دیگر کاسه صبرم لبریز شده بود سراغ یکی از علماء که خیلی رابطه ی نزدیک و صمیمی با آیة الله سیبویه داشت رفتم و با اصرار زیاد ، قضیه

ملاقات حضرت آیة الله سیبویه با آقا امام زمان (عج) را برایم این چنین نقل کردند که :

      حاج آقای سیبویه با اشک نقل کردند در عرفات خدمت آقا و سیدمان حضرت حجت بن الحسن العسکری (عج) رسیدم و یک ساعت در محضر آقا بودم و دست

آقا امام زمان علیه السلام را می بوسند و آقا هم پیشانی ایشان را می بوسند و حرفهایی که هیچ کسی هنوز خبر ندارد به همدیگر می زنند .

برغم مدعیانی که منع عشق کنند            جمال چهره تو حجت موجه ماست

قبر مبارک مرحوم آیة الله میرزا احمد سیبویه ( قدس الله نفسه الزکیه ) در حرم حضرت معصومه (س) کنار قبر شهید مفتح می باشد ، برای شادی روحش

صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

عزیزان توجه داشته باشند که این نشانه اخلاص شخصیتهای این داستان را نشان می دهد که راضی نشده اند

اسمشان را نقل کنیم و ما بناچار از حروف اختصاری استفاده کرده ایم.

 

خداوند استاد بسیار عزیز ما ، حضرت آیت الله میرزا احمد سیبویه را غریق رحمت واسعه ی خویش نماید .

یکی از یادگاریهای ایشان این بود :

 

هرگاه از کنار مسجدی رد میشدیم که به نام یکی از معصومین بود ، ایشان توقف می کرد ، دست بر سینه می

گذاشت و بر صاحب مسجد سلام می کرد و ما را نیز به چنین کاری ، امر می نمود .

به عنوان مثال یکبار که از کنار یک مسجد به نام امام حسن مجتبی علیه السلام رد می شدیم ، ایشان دقیقا این

جملات را فرمودند :

” سلام کنید به آقا امام مجتبی ، سلام کنید به آقا امام مجتبی ” و دست بر سینه نهادند و عرضه داشتند :

” السلام علیک یا مولای یا ابامحمد ، یا حسن بن علی و رحمت الله و برکاته “

مرحوم حضرت آیة الله حاج شیخ میرزا احمد سیبویه قدس الله نفسه الزکیه




موضوع مطلب :
<   <<   6   7   8      
موضوعات
پیوندها
امکانات جانبی

بازدید امروز: 50
بازدید دیروز: 32
کل بازدیدها: 162490

عاشقانه
تصاویر زیباسازی نایت اسکینز پخش زنده حرم
روزشمار محرم عاشورا

استخاره با قرآن
استخاره با قرآن

 
 
 
Susa Web Tools