|
منتظران مهدی (عج) طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آرشیو وبلاگ روزگاری است که روزهایمان را در التهاب لحظه ای به سر می بریم که با آمدن تو سرشار شود دلمان گرفت از این کنایه ها و طعنه ها که می زنند و می گویند نمی آیی دلمان گرفت از این روزها که فضای خواهشمان تمام غصه دار است دلمان منتظر است منتظر دستان گرمی که در انجماد ثانیه ها یخ های انتظار را آب کند تو را به خدا برای دلهایمان دعا کن تمام دلخوشی ما بودن توست!!
موضوع مطلب : ما به نشانه هایی بی اشتباه ایمان آورده ایم
واین باور را به رخ عالم میکشیم که که اهل بیت رسول الله پاکترین مخلوقات خدایند، به رخ عالم میکشیم که انتظار نشان محکم باور ماست، به رخ عالم میکشیم که ما منتظر موعودی هستیم که با آمدنش در کالبد زمین روح تازه ای خواهد دمید وحال ما هنوز دست به دامان قرآن و عترتیم اما اگر بگوییم دیگر تاب شمردن جمعه های بی تو را نداریم،باور میکنی لابه لای دعاهایت ما را هم به یاد بیاور هرچه باشد ما مدعی انتظاریم خدا پشت و پناهت.......
موضوع مطلب :
همچو گنجشکی لب بام نشستم تا بیایی با سکوتم هیبت غم را شکستم تا بیایی یوسف م افتاده ای در چاه بیرحم جدایی همچو یعقوب زعطر ت مست مستم تا بیایی طاقت دوری کجا تا لحظه ها را می شمارم شعله ای در حسرت پروانه هستم تا بیایی موضوع مطلب :
تو می آیی در حالی که دستهایت پر از گلهای نرگس است. تو دل سرد یکایک ما را با نواهای گرمت آفتابی می کنی و کعبه عشق را در آنها بنا خواهی کرد. دست نوازش بر سر میخک هایی خواهی کشید که باد کمرشان را خم کرده است. تو حتی بر قلب کاکتوسها هم رنگ مهربانی خواهی زد. تو می آیی و با آمدنت خون طراوت و زندگی در رگهای صبح جریان پیدا خواهد کرد... تو می آیی ای پسر فاطمه ، یوسف زهرا یا مهدی. به امید آن روز! موضوع مطلب :
هر جمعه به جاده آبی نگاه می کنم و در انتظار قاصدکی می نشینم که قرار است خبر گامهای تو را برای من بیاورد، گامهای استوار و دستهای سبزت را. اگر بیایی، چشمهایم را سنگفرش راهت خواهم کرد. تو می آیی و در هر قدم، شاخه ای از عاطفه خواهی کاشت و قاصدکی را آزاد خواهی کرد. تو می آیی و روی هر درخت پر شکوه لانه ای از امید برای کبوتران غریب خواهی ساخت. صدای تو، بغض فضا را می شکافد. فضای مه آلودی که قلب چکاوکها را از هر شاخه درختش آویزان کرده اند. تو با دستهایت بر قلبهای شقایق ها رنگ سبز امید خواهی زد و با رنگ پر معنای دریا خواهی نوشت: " به نام خدای امیدها"! موضوع مطلب : مولا علی (ع): 1)در دنیا دارای فضیلت های برترند 2)سخنانشان راست 3)پوشش آنان میانه روی 4)در راه رفتنشان با تواضع و فروتنی 5)چشمان خود را به آنچه خدا حرام کرده می پوشانند 6)گوش خود را وقف دانش سودمند می کنند 7)در روز های سختی و گشایش حالشان یکسان ا ست 8) اگر نبود مرگی که خدا بر آنان مقدر فرمود ،روح آنان به اندازه بر هم زدن چشم در بدن ها قرار نمیگرفت از شوق دیدار بهشت و ترس از عذاب جهنم 9)خدا در جانشان بزرگ و دیگران کوچک اند 10)بهشت برای آنان چنان است که گویی آن را دیده و در نعمت های آن به سر میبرند 11)و جهنم را چنان باور دارند که گویی آن را دیدهو در عذابش گرفتارند 12)دل های پرهیزکاران اندوهگین 13)مردم از آزارشان در امانند 14)تن های لاغر 15)درخواست هایشان اندک 16)نفسشان عفیف 17)دامنشان پاک 18)در روزگار کوتاه دنیا صبر کرده تا آسایش جاودانه قیامت را به دست آورند: تجارتی پر سود که پروردگارشان فراهم نموده 19)دنیا می خواست آنان را بفریبد اما عزم دنیا نکردند 20)می خواست آنان را اسیر خود گرداند که با فدا کردن جان خود را آزاد ساختند.... موضوع مطلب : میشنوی.....؟؟؟!! میشنوی؟!!! قدم هایشان کور و کر ولالم کرده است.... یکسال را با آرزو و دعا و خاطره هایم گذراندم..... به دلم وعده داده بودم... بذار راحت بگم..... دلتنگم.....دل شکسته...امیدوار... نه اصلا هیچ کدوم.... نمیدونم.... چشمم را به دستان خدا سپرده ام تا امضا کند رضایت نامه ام را..... ای دل....یادت است.....دوکوهه....گردان تخریب.....شلمچه...میان سیم خاردارها...فتح المبین رو چی؟؟؟!!! هویزه.....طلایئه.....خین..... یادته ؟؟؟!!!! خودم قانع می شوم دلم را چه کنم...؟؟؟!!! تو..... یادته سر کلاس عاشقیت بهم یاد دادی راضی باشم به رضایش.... به خودش قسم راضیم.... راضی ام به مصلحتش......دلم مانند کودکی است که بهانه میگیرد....اشک میریزد..... قرآن رو باز کردم..... خدایا خودت گفتی اگر این را ندادیم بهترش را میدهیم.... بهترش دیدن روی جانان است وبس......
******************************** پ.ن:وقتی از دلتنگی هام میگم همه بهم میگن تو که 3 بار رفتی و بس است تو را.... ولی کاش میدانستند هربار رفتن عطشی می آورد بی نهایت..... دلتنگم...دلتنگ تر از آسمون بارانی شهرم..... حتما میگویی دلتنگ چی!!!!؟؟؟ موضوع مطلب : آی مردم..... مادرم بین در و دیوار ماند که..... میخ سینه اش را سوراخ کرد که.... پدرم از زور تنهایی یارش شده بود غار که.... فرقش مدخل شمشیر زهر آگین شد که.... آقام حسین سرش رفت رو نیزه ها که..... دستای عموم از تنش جدا شد...فرقش بریده شد که.... عمه زینبم خون دل خورد...کمرش خم شد...موهاش سفید شد که.... ... که.... که امروز من و تو گناه نکنیم.... بی حجابی نباشه... ریا نباشه... دروغ و تهمت و غیبت نباشه.... بی حیایی و بی عفتی نباشه... ..... آی مردم.... می شنوید یا مثل همیشه گوش هایتان را محکم گرفته اید که نکند حرف حقی را بشنوید.... تا کی گناه... تا که در به دری و بیچارگی.... دعا دعا برای آمدنت....گناه گناه برای نیامدنت.... هنوز خودمان نمیدانیم آمدن یا نیامدنت.... آه..... ********* پی نوشت 1:میدانم اول باید به خودم تذکر بدهم.... پی نوشت2:آخه به کی بگم درد دلم رو... پی نوشت3:شمال بودم...حالم بد شده بود از بی حجابی... پس کی میای آقا... أین معز الاولیاء....آین مذل الاعداء
موضوع مطلب : حدود دو سال هست که ساکن مجیدیه هستیم و بایک خانواده ی ارمنی که انسانهای شریفی هستند همسایه هستیم ، حدود یک سال پیش دختر همسایه به بیماری مبتلا گردید که باعث فلج شدن هردو پایش شد از آن روز مداوا و درمان و رفتن ازاین دکتر به آن دکتر شروع شد ، اما فایده ای نداشت . پارسال یه روز (ایام فاطمیه) که مرد همسایه داشت میرفت سرکار من هم از در خانه بیرون میرفتم که باهم روبه رو شدیم وبعد از سلام و احوالپرسی جویای حال دخترش شدم گفت: این همه دکتر گران قیمت هیچ فایده ای نداشته و دخترم هنوز قادر به حرکت نیست . گفتم میخوای یک دکترخوب بهت معرفی کنم که میتونه این دردو درمان کنه گفت اگرچنین هست و فکر میکنی میتونه خوب بگو بهم ، گفتم ما مسلمونا یک بانوی بزرگوار داریم به اسم حضرت زهرا ( س) اگربه او متوسل بشی واز او بخوای حتما مشکلت حل میشه .وقتی این رو شنید لبخندی زد و سوار ماشینش شدو گفت :ازاین همه دکتر متخصص چه کاری براومد که از توسل بربیاد ؟ ولی دوستام چند تادکتر خوب که از اروپا اومدنو بهم معرفی کردن میرم پیش اونا ببینم چیکار میکنند اینو گفت و خداحافظی کرد و رفت . من هم به دنبال کارم رفتم و دیگه از اونها خبری نداشتم تااینکه چند هفته بعد اومد در خونمونو با من کار داشت ، رفتم دم در و بعداز سلام و احوالپرسی جویای حال دخترش شدم ، با چشم گریان گفت : ازآن روز که باهم صحبت کردیم من سراغ چندتا متخصص رفتم اما اثری نداشت درصف انتظار یکی از همین دکترا بودمو دخترم هم درکنارم خواب بود ، ناگهان یاد حرفای تو افتادم و دردلم متوسل شدم به همان کسی که گفتی گفتم:ای خانم بزرگواری که فلانی تورو معرفی کرده و من اسمت رو بلد نیستم ، من تاجر فرش هستم نذر میکنم که اگر دخترم را شفا بدهی ، برای تمام صحن های حرمت فرش دستباف هدیه میکنم درهمین حال و هوای خودم بودم که دخترم مرا تکان داد به خودم آمدم دخترم گفت بابا ببین من راه میرم ، اون خانم گفت که بابات از من خواسته تورو خوب کنم ازجات بلند شو،منم بلند شدم و تونستم راه برمو روی پاهام وایستم . وحالا ازتو برای معرفی کردن این خانم خیلی ممنونم ، ازت خواهش میکنم آدرس حرمشو بده تا نذرمو ادا کنم ... اینجادیگه من بودم که زار میزدم ای مرد تو بی خبری که خانم باکرامت ما زهرای اطهر نه که حرم نداره بلکه قبر مشخصی هم نداره. یارب الزهرا ، بحق الزهرا ، اشف صدر الزهرا ، بظهورالحجه
موضوع مطلب : در مورد منتظران حضرت مهدی(عج) می فرمایند: گروهی پس از شما می آیند که پاداش هر یک از آنها با پاداش پنجاه نفر از شما برابر است.. گفتند: ای رسول خدا !!!! مگر ما در جنگ بدر و حنین و احد با شما نبودیم و قرآن بین ما نازل نشد... (پس چگونه آنه که در آینده می آیند و شما را درک نکرده اند از ما برترند؟؟؟؟)
حضرت(ص) فرمودند: چون اگر آنچه بر آنها پیش می آید بر شما اتفاق می افتاد نمی توانستید مانند آنها صبر کنید.... (غیبت(شیخ طوسی)-ص275)
پیامبر اکرم(ص) : زمانی میرسد (آخرالزمان) که در آن مؤمن از گوسفند هم ذلیل تر است... (عیون الاخبار الرضا -ج2 -ص130)
****** پ.ن:بهت توهین می کنند... زیرلب فحش میدند... تهمت می زنند... چادرت را مسخره می کنند... عقایدت را هم به سخره می گیرند.... ... نگران نباش... همچنان بایست مثل مادر... که او می آید... موضوع مطلب : موضوعات پیوندها امکانات جانبی بازدید امروز: 29 بازدید دیروز: 18 کل بازدیدها: 162104  ز
پخش زنده حرم
روزشمار محرم عاشورا
|
||
 |
