منتظران مهدی (عج) طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آرشیو وبلاگ
خدایا دلم هوای شلمچه رو کرده جایی رو که هیچ وقت ندیدمش و فقط با عکس و فیلم وصفش کردم اما دلم راضی به عکس و فیلم نمیشه میخوام بوی گلهای لاله رو حس کنم میخوام پابرهنه راه برم و گریه کنم
سخته برام همه برن و منو شهدا نطلبن خدایا خیلی سخته با حسرت به کاروان ها نگاه کنم خیلی سخته وقتی بغض گلوم رو فشار میده و نمیتونم چیزی بگم خیلی سخته خودمم میدونم هیچ وقت نمیتونم برم و تا آخر عمر باید حسرتش رو بکشم حسرت جایی رو که احساس میکنم پاره ای از وجودمه......
خدایا یعنی میشه یه روز منم مثل اینا تو شلمچه دعای توسل بخونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ موضوع مطلب : ای که میخوانید مرا در هر زمان با ندای سیدی صاحب زمان با خبر هستم من از احوالتان شاهدم بر ظاهر و پنهانتان صاحب الامر همه عالم منم صاحب مال منال و جانتان حرفها دارم بگویم با شما عرضه میگردد به من حال شما چون ببینم نامه اعمالتان میشوم شرمنده از کار شما هان عزیزانم کدامین سو روید ؟ قولتان با فعلتان همراه نیست عهد می بندید و بر هم میزنید آیه های واضح قرآن منم یوسف زهرا منم کو عاشقی ؟ دوست دارم گفتگو با من کنید شیعیانم من غریب و مضطرم دم به دم گوئید آقا جان بیا درد دل گفتم ولی با این وجود منتظر باشید با اعمال نیک یکزبان باشید و فریادم کنید از خدا خواهید تعجیل فرج اللهم عجل لولیک الفرج موضوع مطلب : دوست داشتن به دله ، بی خیال ظاهر بهش گفتم: امام زمان عج رو دوست داری گفت: آره ! خیلی دوسش دارم گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟ گفت: آره! گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟ گفت: خب چیزه!…. ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دله گفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میاد گفت: چرا؟ براش یه مثال زدم: گفتم: فرض کن یه نفر بهت خبر بده که شوهرت با یه دختر خانوم دوست شده و الان توی یه رستوران داره باهاش شام می خوره. تو هم سراسیمه میری و می بینی بله!!!! آقا نشسته و داره به دختره دل میده و قلوه می گیره.عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد! بهم خیانت کردی؟ بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه : عزیزم! من فقط تو رو دوست دارم. بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری این دختره کیه؟ چرا باهاش دوست شدی؟ چرا آوردیش رستوران؟ اونم بر می گرده میگه: عزیزم ظاهر رو نبین! مهم دلمه! دوست داشتن به دله… دیدم حالتش عوض شده بهش گفتم: تو این لحظه به شوهرت نمیگی: مرده شور دلت رو ببرن؟ تو نشستی با یه دختره عشقبازی می کنی بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟ حرف شوهرت رو باور می کنی؟ گفت: معلومه که نه! دارم می بینم که خیانت می کنه ، چطور باور کنم؟ معلومه که دروغ میگه گفتم: پس حجابت…. اشک تو چشاش جمع شده بود روسری اش رو کشید جلو با صدای لرزونش گفت: من جونم رو فدای امام زمانم می کنم ، حجاب که قابلش رو نداره از فردا دیدم با چادر اومده گفتم: با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد! خندید و گفت: می دونم ! ولی امام زمانم چــــــادر رو بیشتر دوست داره می گفت: احساس می کنم آقا داره بهم لبخنــد می زنه موضوع مطلب :
آقا جان : پناه بی پناهان دستانم خالیست به تو پناه آورده ام مرا از درگاهت نران که از این بدتر میشکنم ... موضوع مطلب : زن به شیطان گفت: آیا آن مرد خیاط را می بینی؟
میتوانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد؟
شیطان گفت: آری و این کار بسیار آسان است.
پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت و به هر طریقی سعی می کرد او را وسوسه کند اما مرد خیاط همسرش را بسیار دوست داشت و اصلا به طلاق فکر هم نمی کرد.
پس شیطان برگشت و به شکست خود در مقابل مرد خیاط اعتراف کرد.
سپس زن گفت: اکنون آنچه اتفاق می افتد ببین و تماشا کن.
زن به طرف مرد خیاط رفت و به او گفت:
چند متری از این پارچهی زیبا میخواهم پسرم میخواهد آن را به معشوقه اش هدیه دهد پس خیاط پارچه را به زن داد.
سپس آن زن رفت به خانه مرد خیاط و در زد و زن خیاط در را باز کرد وآن زن به او گفت:
اگر ممکن است میخواهم وارد خانهتان شوم برای ادای نماز.
زن خیاط گفت: بفرمایید، خوش آمدید.
آن زن پس از آنکه نمازش تمام شد آن پارچه را پشت در اتاق گذاشت بدون آنکه زن خیاط متوجه شود و سپس از خانه خارج شد.
و هنگامی که مرد خیاط به خانه برگشت آن پارچه را دید و فورا داستان آن زن و معشوقه ی پسرش را به یاد آورد و همسرش را همان موقع طلاق داد
سپس شیطان گفت: اکنون من به کید و مکر زنان اعتراف می کنم.
و آن زن گفت: کمی صبر کن. نظرت چیست اگر مرد خیاط و همسرش را به همدیگر بازگردانم؟!
شیطان با تعجب گفت: چگونه؟؟!!
آن زن روز بعدش رفت پیش خیاط و به او گفت: همان پارچهی زیبایی را که دیروز از شما خریدم یکی دیگر میخواهم برای اینکه دیروز رفتم به خانهی یک زنی محترم برای ادای نماز و آن پارچه را آنجا فراموش کردم و خجالت کشیدم دوباره بروم و پارچه را از او بگیرم.
اینجا مرد خیاط رفت و از همسرش عذرخواهی کرد و او را برگرداند به خانه اش.
و الان شیطان در بیمارستان روانی به سر میبرد و اطلاعات دیگری از شیطان نداریم!!!
موضوع مطلب :
روزی رسول خدا (صل الله علیه و آله) نشسته بود، عزراییل به زیارت آن حضرت آمد. پیامبر(صل الله علیه و آله) از او پرسید: ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان ها هستی، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟
عزارییل گفت در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:...
موضوع مطلب :
مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند.
موضوع مطلب : سمبل های شیطان پرستان یکی از این فرقه ها که خود دارای اشکال مختلفی است شیطان پرستی میباشد که نزدیکی بسیار زیادی با جادوگری –witchcraft – دارد که جوانان بسیاری را به دنبال خود کشانده است و بیشتر از همه خود را در غالب گروههای موسیقی به جوامع معرفی کرده است .
گذشته از اعتقادات شیطان پرستی، این گروه دارای سمبل ها و نشانه هایی است حتما همه ما با آنها برخورد داشته ایم بد نیست تا معنی برخی از این علائم را بدانیم:
Baphomet دیو بافومت: علامت شیطان پرستی. خدای شیطانی و سمبل شیطان. ممکن است این علامت به شکل جواهرات دیده شود. Anti Justice (ضدعدالت): تبر رو به بالا علامت عدالت روم قدیم بوده است که علامت واژگون شده آن نشانه ضدعدالت یا شورش و طغیان میباشد. فمنیست ها از دو تبر رو به بالا به معنی مادر سالاری باستانی استفاده مینمایند
موضوع مطلب : موضوعات پیوندها امکانات جانبی بازدید امروز: 21 بازدید دیروز: 10 کل بازدیدها: 161745 |
||||