سفارش تبلیغ
صبا ویژن
<
 
منتظران مهدی (عج)
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

 

همانا قرآن پند دهنده ای است که نمی فریبد، هدایت کننده ای است که گمراه نمی کند و سخنگویی است که هرگز دروغ نمی گوید، کسی با قرآن همنشین نشد مگر آنکه بر او افزود یا از او کاست ! در هدایت افزود واز کوردلی و گمراهی اش کاست....(نهج البلاغه ، خطبه 176)




موضوع مطلب :
پنج شنبه 92/2/12 :: 9:44 صبح




موضوع مطلب :

مسئله حجاب در دو سوره از سوره هاى قرآن مطرح شده است. ابتدا این نکته به طور اجمال در سوره احزاب آیه 59 مطرح شده، و سپس با تفصیل بیشتر در سوره نور آمده است:

و َقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِى إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِى أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُوْلِى الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ;

و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آن چه طبعاً از آن پیداست، و باید روسرى خود را بر گردن خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همکیش] خود یا کنیزانشان یا خدمت کاران مرد که [از زن ]بى نیازند یا کودکانى که بر عورت هاى زنان وقوف حاصل نکرده اند آشکار نکنند و پاهاى خود را [به گونه اى به زمین ]نکوبند تا آنچه از زینت شان نهفته مى دارند معلوم گردد. اى مؤمنان!همگى [از مرد و زن ]به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید.

 وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِى لَا یرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُنَاحٌ أَن یضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیرَ مُتَبَرِّجَات بِزِینَة وَ أَن یسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَّهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ;

و بر زنان از کار افتاده اى که [دیگر ]امید زناشویى ندارند گناهى نیست که پوشش خود را کنار نهند [به شرطى که] زینتى را آشکار نکنند، و عفت ورزیدن براى آن ها بهتر است و خدا شنواى داناست.

در شأن نزول آیه 30 سوره نور « قل للمؤمنین یغضوا من أبصارهم ویحفظوا فروجهم...» جناب کلینى به سند خویش از سعد اسکاف نقل مى کند که امام باقر(علیه السلام)فرمود:

جوانى از جماعت انصار در شهر مدینه با زنى روبه رو شد. در آن زمان زنان پوشش سر خود را پشت گوش هاى خود مى انداختند [در نتیجه، بنا گوش و گردن ایشان هویدا بود. ]وقتى زن از کنار وى گذشت جوان سر را به عقب برگرداند و هم چنان که راه مى رفت وى را نظاره مى کرد و وارد کوچه اى شد و در حالى که به پشت سر خود نگاه مى کرد به راه خود ادامه داد که صورتش به استخوان یا تکه شیشه اى که از دیوار بیرون زده بود برخورد کرد و شکست. وقتى آن زن از نظرش محو شد نگاه کرد و دید که بدن و لباسش خونین شد. [به خود آمد] و گفت: به خدا سوگند خدمت رسول خدا مى رسم و او را از این مسئله خبر دار مى کنم. پس خدمت رسول خدا شرفیاب شد. پیامبر از حال وى جویا شد و او جریان را به اطلاع آن جناب رساند. پس جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: قل للمؤمنین یغضّوا من أبصارهم ویحفظوا فروجهم ذلک أزکى لهم إنّ الله خبیرٌ بما یصنعون.21

سیوطى نیز این شأن نزول را به نقل از ابن مردویه از امام على(علیه السلام)نقل کرده است.22 از این شأن نزول مى توان استنباط کرد که اولین آیاتى که در تشریع حجاب و بیان محدوده نظر نازل شده، همین آیات سوره نور است.

گزارش هاى تاریخى حاکى از آن است که مسلمانان بعد از نزول این آیات، رویه متفاوتى را پیش گرفتند و با شنیدن این آیات به ضرورت ایجاد تغییرات و دگرگونى هایى در چگونگى پوشش زنان پى بردند و به همین دلیل بعد از نزول این آیات، زنان با پوشش هاى متفاوتى در اجتماع حاضر مى شدند. مثلا طبرى (244ـ310 ق) در تفسیر خود آورده است:

عن عائشه زوج النبى(صلى الله علیه وآله) انّها قالت یرحم الله النساء المهاجرات الاول لما انزل الله«ولیضربنّ بخمرهنّ...» شققن اکثف مروطهن فاختمرن به;23رحمت خدا بر زنان مهاجر پیشگام باد که هنگامى که خداوند فرمان حجاب را نازل فرمود، ضخیم ترین پوشش هاى پشمین خود را برش داده و با آن سر و گردن خود را پوشاندند.




موضوع مطلب :
پنج شنبه 92/2/12 :: 9:36 صبح

 

قرآن مجید به شکل ظریفی به این تأثیر و تأثّر اشاره فرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه می‎دهد که بدون قصد تبرّج و خودنمایی، لباس‎های رویی خود، مثل چادر را در مقابل نامحرم بردارند، ولی در نهایت می‎گوید: اگر عفت بورزند، یعنی حتی لباس‎هایی مثل چادر را نیز بر ندارند، بهتر است.

وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَةٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ.(نور؛60)

 

 

علاوه بر رابطه‌ی قبل، بین پوشش ظاهری و عفت باطنی، رابطه‌ی علامت و صاحب علامت نیز هست؛ به این معنا که مقدار حجاب ظاهری، نشانه‎ای از مرحله‌ی خاصی از عفت باطنی صاحب حجاب است. البته این مطلب به این معنا نیست که هر زنی که حجاب و پوشش ظاهری داشت، لزوماً از همه‌ی مراتب عفت و پاکدامنی نیز برخوردار است.




موضوع مطلب :
پنج شنبه 92/2/12 :: 9:34 صبح

 

واژه حجاب هفت بار در قرآن کریم آمده است و معناى کلمه در این هفت مورد, چیزى است که از هر جهت مانع دیده شدن چیز دیگر شود.

تعریف قرآن از حجاب - سهیلا آرین 

مانع مادى

چنان که در این آیه (فقال إنّى أحببت حبّ الخیر عن ذکر ربى حتّى توارت بالحجاب)(ص/32) 1 که ابن اثیر گوید: مقصود از حجاب, افق است.2 و بعض مفسران گویند: مقصود پنهان شدن آفتاب است.

و نیز در این آیه : (فاتّخذت من دونهم حجاباً فأرسلنا إلیها روحنا فتمثّل لها بشراً سویّاً) (مریم/17)3 که گفته اند مقصود از حجاب, دیوار است.4

و نیز در این آیه که درباره زنان رسول خدا(ص) است: (و إذا سألتموهنّ متاعاً فاسئلوهنّ من وراء حجاب)(احزاب/53)5 که مقصود پوششى است مانع از دیده شدن آنان چون پرده.

و مى توان حجاب را در این آیه نیز چیزى محسوس گرفت که مانع دیدن شود:

(و بینهما حجاب و على الأعراف رجال)6 اعراف/46

مانع معنوى

چنان که در این آیه: (و ماکان لبشر أن یکلّمه الله إلاّ وحیاً أو من وراء حجاب) (شورى/51) 7 که چون دیدن بارى تعالى با دیده حسى ممکن نیست, مجازاً از آن به مکالمه از پشت پرده تعبیر شده است.

و یا این آیه: (و من بیننا و بینک حجاب فاعمل إنّنا عاملون)(فصلت/5) که گفته اند مقصود خلاف کافران با پیمبر(ص) است و یا مخالفت با او در دین.

و یا در این آیه: (و إذا قرأت القرآن جعلنا بینک و بین الذین لایؤمنون بالآخرة حجاباً مستوراً)(اسراء/45) 8 که مقصود از حجـاب, درنیـافتن کـافران است معنــاى قرآن را.

چنان که مى بینیم, در این آیه ها حجاب به معناى پرده یا چیزى است که مانع دیدن شود. اما آن حکم شرعى که منظور ماست, ضمن آیه هایى دیگر و با تعبیرى جز کلمه حجاب آمده است; تعبیرى نهایت بلیغ. زیرا چنان که نوشتیم, حجاب مانع دیدن است. آیه 53 سوره احزاب که مسلمانان را مى فرماید: (اگر چیزى از زنان پیغمبر(ص) خواستید, از آن سوى پرده بخواهید), دستورى است که زنان پیغمبر را نبینند و آنان از هر جهت از دیده پوشیده مانند, چنان که جسمشان هم دیده نشود, در صورتى که از حجاب براى زنان مقصود آن نیست که قطر جسم آنان نیز پوشیده ماند. بدین جهت دستور پوشش زن را در دیگر آیه ها چنین مى خوانیم:

(یا ایها النبى قل لأزواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهنّ من جلابیبهنّ) احزاب/59

اى پیغمبر به زنان و دخترانت و زنان مؤمنان بگو تا جلبابهاى خود را نزدیک آرند.

و نیز این آیه:

(ولایبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها و لیضربن بخمرهنّ على جیوبهنّ) نور/31

و آشکار مکنند زینت خود را جز آنچه پدید است از آن, و بزنند خمارهاى خود را بر جَیبهاى خویش.

اکنون باید معناى واژه هایى چند که در این دو آیه شریفه آمده است و کاربرد آن واژه ها را در زبان عرب و در عرف مسلمانان عصر رسول خدا(ص) روشن کرد, تا آنچه مقصود ماست(حجاب در قرآن) آشگار گردد.




موضوع مطلب :

 امیر المؤمنین علیٌّ علیه‏السلام
لابنـهِ الحسنِ علیه‏السلام : واکْفُـفْ علَیهِنَّ مِن أبْصارِهِنَّ بحَجْبِکَ إیّاهُنَّ ، فإنَّ شِدَّةَ الحِجابِ خَیرٌ لکَ ولَهُنَّ ، ولَیس خُروجُهُنَّ بأشَدَّ مِن إدْخالِکَ مَن لا یُوثَقُ بهِ علَیهِنَّ ، وإنِ اسْتَطَعْتَ أنْ لا یَعْرِفْنَ غَیرَکَ فافْعَلْ .

امام على علیه‏السلام
- به فرزندش حسن علیه‏السلام- : براى این که دیده‏شان به نامحرمان نیفتد آنها (زنان) را در پرده نگه دار ؛ زیرا هر چه بیشتر در پرده باشند براى تو و آنها بهتر است و بیرون رفتن آنها بدتر از این نیست که اشخاص نامطمئن بر آنان وارد کنى . اگر توانى کارى کنى که مردى جز تو را نشناسند این کار را بکن .

تحف العقول :86 وفی بعض النسخ : «بحجابک» بدل «بحجبک»
منتخب میزان الحکمة : 130
********

عنه علیه‏السلام :
کنتُ قاعدا فی البَقیعِ مَع رسولِ اللّه صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم فی یَومِ دَجْنٍ ومَطَرٍ ، إذ مَرَّتِ امْرَأةٌ على حِمارٍ ، فَهَوتْ یدُ الحِمارِ فی وَهْدَةٍ فسَقَطَتِ المَرأةُ ، فأعْرَضَ النّبیُّ صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم بوجهِهِ ، قالوا : یا رسولَ اللّه ، إنّها مُتَسَرْوِلَةٌ . قالَ : اللّهُمَّ اغْفِرْ للمُتَسرْوِلاتِ ثلاثا یا أَیُّها النّاسُ ، اتَّخِذوا السَّراویلاتِ فإنَّها مِن أسْتَرِ ثِیابِکُم ، وحَصِّنوا بِها نِساءَکُم إذا خَرَجْنَ .

امام على علیه‏السلام :
من و پیامبر در یک روز ابرى و بارانى در بقیع نشسته بودیم که زنى سوار بر الاغ از آن جا گذشت و دست الاغش در گودالى فرو رفت و زن به زمین افتاد . پیامبر صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم رویش را برگرداند . حاضران عرض کردند : اى رسول خدا ! آن زن شلوار به پا دارد . پیامبر سه بار فرمود : خدایا ! زنان شلوار پوش را بیامرز . اى مردم ! شلوار بپوشید که شلوار پوشاترین جامه‏هاى شماست و زنان خود را در موقعى که بیرون مى‏آیند با شلوار حفظ کنید .




موضوع مطلب :

آیا در قرآن آیه ای وجود دارد که بر چادر به عنوان حجاب برتر دلالت کند؟

 

در پاسخ باید گفت: در آیه 31 از سوره نور، خداوند به زنان مسلمان دستور می دهد که پوششهای خود را بر روی گریبان هایشان بیاندازند.[1] " خمر" که در این آیه آمده است به معنای «لباسی است که زن با آن، سر و سینه خودش را بپوشاند»[2]. که ظاهرا چیزی شبیه مقنعه یا بزرگتر از آن است.

در آیه 33 سور? احزاب خداوند نیز می فرماید:

« اى پیامبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که چادر خود را بر خود فرو پوشند. این مناسب‏تر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند. و خدا آمرزنده و مهربان است.»[3]

براى جلباب که در این آیه آمده است، دو معنا ذکر شده است:

1- پوششى که سر و گردن و بالاتنه را مى‏پوشاند (مقنعه).

2- چیزى که تمام بدن را بپوشاند (چادر).[4]

اگر کسى بتواند به شکل صحیح از چادر استفاده کند، مسلماً چادر حجاب برتر است زیرا حکمت‏هاى حجاب در چادر بیشتر یافت مى‏شود، گرچه پوشیدن چادر واجب نیست. حجاب منحصر در چادر و حتى مانتو نیست، بلکه هر لباسى که غیر از وجه و کفین (دست‏ها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحریک و جلب توجه نامحرم نگردد کافى است ولى باید توجه داشت که همان طور که بقیه واجبات داراى مراتب مختلفى مى‏باشند حجاب نیز داراى مراتب خوب، متوسط و خوب‏تر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب مى‏گردد.




موضوع مطلب :

هنگامی که سه تن از دختران کسری ( شاهنامه ساسانی ) با ثروت فراوانی از اموال آنها را نزد عمرآوردند شاهزادگان ایرانی را برابرعمر درحالی که با پوشش و نقاب چهره خود را پوشانده بودند ایستاندند .

 

عمر دستور داد با آوازی بلند روی آنان فریاد کشند که پوشش از چهره برگیرند تا مسلمانان آنها را ببینند و خریداران بیشتر با پول زیادتری پیدا شوند .

 

دوشیزگان ایرانی از برهنه کردن صورت خودداری کردند ، ویک مشت به سینه نماینده عمر زدند و آنان را از خود دور ساختند . عمر خشمناک شد و خواست با تازیانه آنان را بیازارد . در آن حال شاهزادگان می گریستند . در همین زمان حضرت علی(ع) به عمر فرمود :

 

در رفتارت مدارا کن !  از پیغمبر خدا شنیدم که می فرمود : بزرگ و شریف هر قومی راکه خوار و فقیر شده ، گرامی دارید .

 

عمر پس از شنیدن فرمایش حضرت علی آتش خشمش فرو نشست 




موضوع مطلب :
چند روایت درباره اهمیت حجاب در نظر فاطمه زهرا علیهاسلام:

حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که:
روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد.
رسول خدا فرمود:« چرا از او رو می‌گیری، او که تو را نمی‌بیند؟»
فاطمه عرض کرد:« او مرا نمی‌بیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمی‌بیند ولی بوی مرا که حس می‌کند.»
رسول خدا فرمود:« شهادت می دهم که تو پاره تن منی.»

روزی رسول خدا از اصحاب خود پرسید:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟» اصحاب نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه علیهاسلام رسید. فاطمه فرمود:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانه اش بنشیند (و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد.)»
وقتی رسول خدا این سخن را شنید، فرمود:« فاطمه پاره تن من است.»

امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید:« بهترین کار برای زنان چیست؟»
فاطمه علیهاسلام پاسخ داد:« بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند »
رسول خدا فرمود:« فاطمه پاره تن من است »

رسول خدا بعد از ازدواج فاطمه علیهاسلام کارها را بین او و علی علیه السلام تقسیم کرد و فرمود کارهای منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی.
فاطمه علیها سلام می‌فرماید:« هیچ کس نمی‌‌داند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد.»

روزی فاطمه زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود:« چه بد است این تخته‌هایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن می‌گذارند! زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند، حجم بدن او معلوم است.»

اسماء گفت:« من که در حبشه بودم، می‌دیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست می‌کردند و مرده را داخل آن می‌گذاشتند.»
سپس اسماء با چوب خرما تابوتی لبه‌دار درست کرد و به فاطمه علیهاسلام نشان داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود:« این خیلی خوب است. وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچه‌ای روی آن بکشند، دیگر معلوم نمی‌شود مرده مرد است یا زن.» و فرمود:« پس از مرگم، مرا در همین تابوت بگذارید



موضوع مطلب :
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
موضوعات
پیوندها
امکانات جانبی

بازدید امروز: 61
بازدید دیروز: 18
کل بازدیدها: 162136

عاشقانه
تصاویر زیباسازی نایت اسکینز پخش زنده حرم
روزشمار محرم عاشورا

استخاره با قرآن
استخاره با قرآن

 
 
 
Susa Web Tools